جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

 

 

سخت است وقتی از بغض و ناراحتی گلو درد می گیری و همه می گویند لباس گرم بپوش..




جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

طلا

طلا باش تا اگر روزگار آبت کرد روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود.سنگ نباش تا اگر زمانه خوردت کرد لگد خورده ی هر بی سروپایی نشوی....




جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

میدونی؟؟



باید بفهمی وقتی دلت میگیره...تنهایی!!!

باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی!!!

باید عادت کنی که با کسی درد دل نکنی!!!

باید درک کنی که هرکس مشکلات خودشو داره!!!

باید بفهمی وقتی ناراحتی...دلتنگی....یا بی حوصله ای....

هیچ کس حوصله ی تورو نداره...!!!

دیگه باید فهمیده باشی همه رفیق وقتای خوشی اند...!!!

همه خودشون انقدر درد سر دارن که حوصله گند اخلاقیای تورو ندارن...!!!

همه اینقدر کار دارن که وقت ندارن واسه تو وقت بذارن...!!!

که به حرفات گوش بدن یا وقتی تنهایی کنارت باشن...!!!

این روزها خوب فهمیدم
فقط ی گوش باش برای شنیدن حرف دل بقیه
و یک زبان برای گفتن
درست میشه 
بیخیال و..
اما خودت از این معادله حذف شده ای بخوای نخوای

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

خوابم نمیبره

 

 

خاموشی

 

ولی دلم میخواد بازم بگیرمت

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

گفتم: واقعا داري ميري؟ گفت: آره... گفتم: منم بيام؟ گفت: جايي که من ميرم جاي2 نفره نه 3نفر! گفتم: برمي‌گردي؟ فقط خنديد… اشک توي چشمام حلقه زد، سرمو پايين انداختم، دستشو زير چونم گذاشت و سرمو بالا آورد گفت: تو کجا ميري؟ ...گفتم: ميرم بالاخره يه جايي... گفت: تنها نريا، يکيو با خودت ببر...! گفتم: جايي که من ميرم جاي 1 نفره نه 2 نفر! گفت: برمي‌گردي؟ گفتم: جايي که ميرم راه برگشت نداره! من رفتم اونم رفت... ولي اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشماش ...خاک مزارمو شستشو ميده.....



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

+18

 

چندتا جک بی ادبی

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 26 مهر 1392
ن : رضا

ب درک

 

 

یه وقتایی تو زندگیت میرسه
که بايد دستت رو بـــزنی زير چـــــونت
و
جريان زندگيــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
بعدشـــــــم بگــــی
بـــــــــــــه درک..(مهم نیست...)

 

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،


یک شنبه 21 مهر 1392
ن : رضا

آموخته ام

آموخته ام که خدا عشق است

و عشق تنها خداست

آموخته ام که وقتی نا امید میشوم

خدا با تمام عظمتش

عاشقانه انتظار میکشد دوباره به رحمت او امیدوار شوم

آموخته ام اگر تا کنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدا برایم بهترش را در نظر گرفته است

آموخته ام که زندگی دشوار است

ولی من از او سخت ترم




یک شنبه 21 مهر 1392
ن : رضا

قلب

قلب

مهمانخانه نیست

که آدمها بیاینددو سه ساعت یا دو سه روزی توی آن بمانند و بعد بروند

قلب

لانه ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود

و در پاییز باد آن را با خودش ببرد

قلب

راستش نمیدانم چیست

ولی میدانم که جای آدم های خوب هست.

 




جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

ی حرفایی

 ممنون از آرام


حرف هایی هست,بدجور دل می شکنند!

بدجور دل می سوزانند!

بدجور خراب می کنند!

حرفهایی از نزدیک ترین کسانت,

از عزیزترین کسانت!

گاهی دلت میخواهد نزدیک ترین آنقدر عزیز نبود!

یا اگر بود کمی بیشتر حواسش به تاثیر حرفهایش بود.

 

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

1 فیلسوف شیرازی

 

* * ﻣﺪرﺳﻪ رﻓﺘﻦ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ ﭼﻮن اﮔﻪ ﺑﺎﻫﻮش ﺑﺎﺷﯽ ﻣﻌﻠﻢ وﻗﺖ ﺗﻮ رو ﺗﻠﻒ ﻣﯿﮑﻨﻪ، اﮔﻪ ﺧﻨﮓ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮ وﻗﺖ ﻣﻌﻠﻤﻮ!

* * دﻧﺒﺎل ﭘﻮل دوﯾﺪن ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن اﮔﻪ ﺑﻬﺶ ﻧﺮﺳﯽ از ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺪت ﻣﯿﺎد اﮔﻪ ﺑﻬﺶﺑﺮﺳﯽ ﺑﻘﯿﻪ از ﺗﻮ!!

* * ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪن ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﯾﺎ ﺗﻮ دل اوﻧﻮ ﻣﯿﺸﮑﻨﯽ ﯾﺎ اون دل ﺗﻮرو ﯾﺎ دﻧﯿﺎ دل ﻫﺮدوﺗﻮﻧﻮ!!

* *ازدواج ﮐﺮدن ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﻗﺒﻞ از 30 ﺳﺎﻟﮕﯽ زوده ﺑﻌﺪ از 30 ﺳﺎﻟﮕﯽ دﯾﺮ!

* *ﺑﭽﻪ دار ﺷﺪن ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﯾﺎ ﺧﻮب از آب در ﻣﯿﺎد ﮐﻪ از دﺳﺖ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﻪ ﻋﺬاﺑﻪ ﯾﺎ ﺑﺪ از آب در ﻣﯿﺎد ﮐﻪ ﺑﻘﯿﻪ از دﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﻋﺬاﺑﻦ!!

* * ﭘﯿﮏ ﻧﯿﮏ رﻓﺘﻦ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﯾﺎ ﺑﺪ ﻣﯿﮕﺬره ﮐﻪ از ﻫﻤﻮن اول ﺣﺮص ﻣﯿﺨﻮری ﯾﺎ ﺧﻮش ﻣﯿﮕﺬره ﮐﻪﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮری!!

* *رﻓﺎﻗﺖ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﯾﺎ از ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮن ﮐﻪﻧﻤﯿﺨﻮان دﻧﺒﺎﻟﺸﻮن ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ازﺷﻮن ﺑﻬﺘﺮی ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮای دﻧﺒﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﻦ!

* * دﻧﺒﺎل ﺷﻬﺮت رﻓﺘﻦ ﺑﯿﻔﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﺗﺎ ﻣﺸﻬﻮر ﻧﺸﺪی ﺑﺎﯾﺪ زﯾﺮ ﭘﺎی ﺑﻘﯿﻪ رو ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ وﻟﯽ وﻗﺘﯽﺷﺪی ﺑﻘﯿﻪ زﯾﺮ ﭘﺎی ﺗﻮ رو ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ!

* * اﯾﻤﯿﻞﻓﺮﺳﺘﺎدن ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪه اﺳﺖ، ﭼﻮن ﯾﺎ ﻣﻄﻠﺒﺘﻮ ﺑﻪ اﺳﻢ ﺧﻮدﺷﻮن ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻦ و ﺣﺮص ﻣﯿﺨﻮری ﯾﺎﻣﻄﻠﺒﺘﻮ ﻧخونده پاکش می کنن که می فهمی و ﺣﺮص ﻣﯿﺨﻮری

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

با احترام

 


ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ    ﻫﺎ     ﺩﺭ ﺷﯿﺮﺍﺯ
ﻫﺎ = ﺧُﺐ
ﻫﺎ = ﺑﻠﻪ
ﻫﺎ = ﭼﯿﭽﯽ ﻣﯿﮕﯽ ؟
… ﻫﺎ = ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩﺗﯽ !!
ﻫﺎ ﻫﺎ = ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺣﺮﻑ
ﻫﺎ = ﭘﺴﻨﺪﯾﺪﻥ
ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻪ = ﺑﯿﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﻡ !
ﻫﺎﺁ = ﺷﺎﺥ ﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﻫﺎﺍ = ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ
ﻫﺎ ؟ = ﺗﻌﺠﺐ


:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

گاهی...

 

 
گاهی مجبورین با بعضیا موافقت کنین
فقط به خاطر اینکه خفه شن 
 
 


:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

مادرم

 

به همون نسبت که پدرا سعی میکنن کولرو خاموش کنن
مادرا سعی میکنن در اتاق بچه ها رو باز بذارن !
 


:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

انسان

 

 

 
انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود
به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند
تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند
و آن دنیای درونی وجود خود است . . .


:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 19 مهر 1392
ن : رضا

یاد

پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت را به پا کن تا به تا
.
قاه قاه خنده ات را ساز کن
باز هم با خنده ات اعجاز کن
.
پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو
.
بچه های کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر
.
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
.
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
.
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب آسان داشتیم
.
یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
.
قصه های هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ
.
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
.
هرکسی رنگ خودش, بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
.
ای شریک نان و گردو و پنیر !
همکلاسی ! باز دستم را بگیر
.
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست ؟
.
حال ما را از کسی پرسیده ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟
.
حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
.
سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟
رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست ؟
.
رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟
آسمان باورت مهتابی است ؟
.
هرکجایی, شعر باران را بخوان
ساده باش و باز هم کودک بمان
.
باز باران با ترانه ، گریه کن !
کودکی تو ، کودکانه گریه کن!
.
ای رفیق روزهای گرم و سرد
سادگی هایم به سویم باز گرد

 




پنج شنبه 18 مهر 1392
ن : رضا

عشق منطقی

جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود. جوان همیشه خواب دختر را می‌دید که باقی عمرش را با او سپری می‌کند. دوستان جوان به او می‌گفتند: «چرا اینقدر خواب او را می بینی وقتی نمی‌دانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟ اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.»



:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 12 مهر 1392
ن : رضا

لازم نیست

لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم کافی ست در مورد هم قضاوت نکنیم

لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم کافی ست به هم آزار نرسانیم

لازم نیست دیگران را اصلاح کنیم کافی ست به عیوب خود بنگریم.




جمعه 12 مهر 1392
ن : رضا

میتونی بگی ؟

 

5 بار بگو :
دستم در دبه بود دبه درش دستم بود !



3 بار بگو :
ﯾﻪ ﯾﻮﯾﻮﯼِ ﯾﻪ ﯾﻮﺭﻭﯾﯽ


5 بار بگو :
لای رولت رنده ی لیمو رفته


اگه میتونی 5 بار بگو :
چیپس ، چسب ، سوسک


این جمله رو اگه 2 بار هم بتونی بگی هنر کردی ! :
چه ژست زشتی


3 بار تکرار کن :
دل به دلت دله این دله دل مرده بده بده دل که بد آورده


5 بار سریع بگو :
سه دزد رفتن به بز دزدی ُ یه دزد یه بز دزدید ُ یه دزد دو بز دزدید


3 بار بگو :
سه سیر سرشیر سه شیشه شیر!



3 مرتبه تکرار کن :
لیره رو لوله لوله رو لیره


این جمله رو 5 بار تکرار کن :
ششلیک شنسل شنسل ششلیک


3 بار پشت سر هم بگو :
سپر عقب ماشین جلویی زد به سپر جلو ماشین عقبی


این جمله رو 5 بار تکرار کن :
کانال کولر تالار تونل



با رعایت ادب ! 5 بار بگو :
گاز دوغ دار ، دوغ گازدار


جمله سخت زیر رو 5 بار تکرار کن
قوری گل قرمزی


5 بار سریع بگو :
افسر ارشد ارتش اتریش


5 بار بگو :
اگزیستانسیالیسم !


7 بار بگو :
شست ، سشوار کرد


پنج بار تکرار کن :
شیخ شمس علی در شمس آباد



سه بار سریع بگو :
6 سیخ جیگر سیخی 6 هزار


3 مرتبه سریع بگو :
تاجر تو چه تجارت می کنی ، تو را چه که چه تجارت می کنم؟


هقت بار سریع بگو :
لورل روی ریل راه میرفت


سه بار تکرار جمله سخت :
دختر خر ما تو دخل و خرج خیط کاشته بود


سریع و پشت سر هم چند بار بگو :
کارل و لرل کارها رو رله کردن



5 بار سریع بگو :
دزدی دزدید ز بز دزدی بزی عجب دزدی که دزدید ز بز دزدی بزی


5 بار تکرار کن :
سه دزد رفتن به بز دزدی یه دزد یه بز دزدید یه دزد دو بز دزدید


3 بار سریع بگو :
ششلیک شنسل ، شنسل ششلیک


7 بار بگو سریع :
دستِ راستِ ماستِ سُسه


سریع 3 بار بگو :
کوکتل کتلت ، کتلت کوکتل


هفت بار سریع بگو :
رالی لاری


به لنکنت زبون نیوفتی ! 5 بار بگو :
سمسار تو سمساریش پوست سوسمار داشت


حالا جمله زیر رو تکرار کن چند بار :
منوچهر با یه بقچه پر تربچه، توی باغچه، خورد پیازچه!


پشت سر هم 5 بار بگو :
ریله رو روله روله رو ریله


جمله زیر رو 3 بار تکرار کن :
انگور انبه ازگیل اورانگوتان



سین و شینت نزنه ایشالا 5 بار بگو :
سه سیخ سوشی ، سیخی شیش هزار


سریع 5 بار بگو :
زیرۀ ریزه میزه از زیر میز می ریزه


زود ، تند ، سریع 3 بار بگو :
غولارو با قند گول می زنیم


7 بار زود بگو :
ریش شیری سیبیل شیری ، سیبیل شیری ریش شیری


3 بار سریع بگو :
این باد چه بد باد بدی بود که من باد به بد بادی این باد دگر باد ندیدم



5 بار تکرار کن :
به نام وجودی که وجودم از وجود پر وجودش بوجود آمده است.


این جمله ترکی هست ، 5 بار بگو :
  سانجلاندرانلاردانده
یعنی : این از اونها (میوه یا هر چیز دیگه ای) هست که اگه بخوریش دل درد میگیری.


و در آخر جمله انگلیسی زیر رو یه بار هم بتونی بگی قبوله !
Three witches watch three Swatch watches.Which witch watch which Swatch watch
یعنی : سه جادوگر به سه ساعت سواچ نگاه میکنند؛کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند

 

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 12 مهر 1392
ن : رضا

Marie Curie

ماری کوری برنده ی 2 نوبل علمی فیزیک و شیمی .

در کودکی خواهر و مادرش را از دست داد .

نمیتوانست ادامه تحصیل بدهد چون در لهستان تحت اشغال شوروی سابق این کار ممنوع بود .

خواهرش را با پولی ک از تدریس خصوصی بدست می آورد ب پاریس فرستاد و سالها بعد خودش ب پاریس رفت .

روزی 4 ساعت سوار درشکه میشد تا ب دانشگاه برود و از  آنجا ب خانه اش بازگردد .

تا ساعت 10 شب در کتابخانه دانشگاه میماند چون هم گرم بود هم هزینه ی گرم کردن اتاقش را صرفه جویی میکرد .ضمن اینکه شبها هم پیاده ب اتاقش برمیگشت تا پولش را صرفه جویی کند .

اولین جلسه ک ب دانشگاه رفت هیچ چیز نفهمید حتی 1 کلمه چون فرانسوی بلد نبود طی چند ماه آنهم بصورت خودآموز توانست هم فرانسه یاد بگیرد هم از بقیه پیشی بگیرد .

خوندین ؟

دیدین با چ مشقتی درس خونده و چی شده ؟

ما چی ؟

ما اکثرا تمام امکانات رو داریم شاید حتی بهتر از اون .

اونوقت ما کجا و او کجا ؟

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،


چهار شنبه 10 مهر 1392
ن : رضا

پیامک

من برای متنفر بودن ازکسانیکه ازمن متنفرند

وقتی ندارم.زیرا من گرفتار دوست داشتن

کسانی هستم ک مرا دوست دارند




جمعه 5 مهر 1392
ن : رضا

فروغ فرخزاد

 

کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد

آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد

اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد

وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

شاعری در چشم من می خواند شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد

در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من

همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته

پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی

پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم  کاش چون پایز بودم



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ، ،
:: برچسب‌ها: پائیز,


جمعه 5 مهر 1392
ن : رضا

نکات ظریف

 

 پیدا کردن دو نفر خیلی سخته , یکی کسی که درکت کنه و دومی کسی که بدونه کجای کمرت میخاره.

 

آدما سه دسته‌ان:
1. اونایی که می‌پرسن حقوق‌ات چه‌قدره؟
2. اونایی که می‌پرسن چرا ازدواج نکردی؟
3. آدما

 

لاک زدن دخترا :
دست چپ ؛ اثر استاد فرشچیان
دست راست ؛ سارا 5 ساله از تهران

 

 

دختره نوشته دوست داشتم اگر قرار بود شئ باشم، قلم می شدم. اگر قرار بود حیوان می شدم
عقاب می شدم. اگر قرار بود حس می شدم، محبت می شدم…
یکی نی بگه اگه قرار بود آدم میشدی چی میشدی؟؟

 

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،


جمعه 5 مهر 1392
ن : رضا

فقط بخوان

 

 

هر چه انسان تر باشیم زخمها عمیق تر خواهند بود..هر چه بیشتر دوست بداریم بیشتر

 

غصه خواهیم داشت..بیشتر فراق خواهیم کشید.. و تنهایی هایمان بیشتر خواهد شد..

 

شادی ها لحظه ای و گذرا هستند..شاید خاطرات بعضی از انها تا ابد در یاد بماند ..اما رنج ها

 

داستانش فرق میکند.. تا عمق وجود ادم رخنه میکند.. و ما هر روز با انها زندگی میکنیم..

 

انگار که این خاصیت "انسان" بودن است...

 



:: موضوعات مرتبط: ، ،


جمعه 5 مهر 1392
ن : رضا

منوچهری دامغانی

 

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است
گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است

دهقان به تعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار

دهقان به سحرگاهان کز خانه بیاید
نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید

نزدیک رز آید در رز را بگشاید
تا دختر رز را چه به کارست و چه شاید

یک دختر دوشیزه بدو رخ ننماید
الا همه آبستن و الا همه بیمار

دهقان چو درآید و فراوان نگردشان
تیغی بکشد تیز و گلو باز بردشان

وانگه به تبنگوی کش اندر سپردشان
ورزانکه نگنجند بدو درفشردشان

بر پشت نهدشان و سوی خانه بردشان
وز پشت فرو گیرد و برهم نهد انبار

آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان
بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان

رگها ببردشان ستخوانها شکندشان
پشت و سر و پهلوی به هم درشکندشان

از بند شبانروزی بیرون نهلدشان
تا خون برود از تنشان پاک به یکبار

آنگاه بیارد رگشان و ستخوانشان
جایی فکند دور و نگردد نگرانشان

خونشان همه بردارد و بردارد جانشان
وندر فکند باز به زندان گرانشان

سه ماه شمرده نبرد نام و نشانشان
داند که بدان خون نبود مرد گرفتار

یک روز سبک خیزد شاد و خوش و خندان
پیش آید و بردارد مهر از در زندان

چون در نگرد باز به زندانی و زندان
صد شمع و چراغ اوفتدش بر لب و دندان

گل بیند چندان و سمن بیند چندان
چندانکه به گلزار ندیده است و سمن زار






پنج شنبه 4 مهر 1392
ن : رضا

شوخی با دوستان شیرازی

طرف میبینه یه عده ای شیرازی نشستن هی میگن 13-15-19و...و میخندن میره جلو از یکیشون میپرسه اینا واسه چی میخندن؟

جواب میده که چون ما شیرازی ها حوصلمون نمیشه جک تعریف کنیم اونا رو شماره گذاری کردیم فقط شمارشو میگیم به جای اینکه تعریف کنیم.

بعد میگه شما هم حالا یه شماره بگو تا بخندن میگه 268 میبینه یکی از خنده به خودش میپیچه یکی با سر میره تو درو دیوار یکی داره ضعف میکنه یکی جفت پا میره تو پنجره میگه چرا این همه میخندن ؟میگه آخه تا حالا این جکو نشنیده بودن




پنج شنبه 4 مهر 1392
ن : رضا

نمیدانم

فکر میکنم انگار کسی نیس منم و انتظار فرشته ی مرگ

نمیدانم.دیگران تنهایم گذاشته اند یامن مشتاق مرگ ک دیگران

را نمیبینم!!!!واقعا کدام




چهار شنبه 3 مهر 1392
ن : رضا

خدایا

خدایا!امشب را یک فنجان قهوه ی تلخ میهمانم باش دیگر وقتش رسیده طعم دنیایت را خودت هم بچشی....!!!




چهار شنبه 3 مهر 1392
ن : رضا

ما رسم دوستی امان مثل نان نیست!که گرمش در سفره باشد و سردش سهم نمکی!چه گرمای حضورتان چه سرمای نبودنتان باشد همیشه به یادتان هستم.





تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین دوستان و آدرس bestoffriends.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.